یازده هزار دانشجو هم از طریق کنکور جذب دانشگاههای ایران شدند که عمدتاً از کشورهای اطراف ایران و افرادی هستند که مجوز لازم برای حضور در ایران را دارند؛ دانشجویانی که بیش از نیمی از مجموع جمعیت دانشجویان خارجیِ مشغول به تحصیل در دانشگاههای ایران را تشکیل میدهند، با وجود امتیازاتی همچون همزبانی و آیین و فرهنگ مشابه، مشکلاتی دارند.
صداقت محسنی، مسؤول انجمن مطالعات افغانستان دانشگاه فردوسی مشهد، درباره مشکلات دانشجویان افغانستانی در دانشگاههای ایران به خبرنگار ما میگوید: پرداخت شهریه مهمترین مشکل دانشجویان است. به گفته او 3 نوع دانشجوی افغانستانی در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل هستند. نخست دانشجویان بورسیه هستند که از سوی دولت افغانستان بورس میشوند. نوع دیگر دانشجویانی هستند که از طریق کنکور سراسری به دانشگاههای ایران وارد میشوند. این دانشجویان کارت آمایش دارند و زمانی که قرار است وارد دانشگاه شوند کارت الکترونیکی میگیرند. دانشگاهها میگویند تا زمانی که کارت آمایش را باطل نکنید اجازه تحصیل در دانشگاه را ندارند و همین تبدیلِ وضعیت باعث ایجاد مشکلاتی برای ادامه تحصیل دانشجویان افغانستانی در مقاطع تحصیلات تکمیلی میشود و این اجازه را به دانشجو نمیدهد که مقطع به مقطع بالا برود بلکه باید کارهای هماهنگی با کنسولگری افغانستان در ایران را انجام دهد که اخیراً تسهیلاتی در این باره در نظر گرفته شده است. دسته سوم هم دانشجویان آزاد هستند که با پرداخت شهریة آزاد وارد دانشگاههای دولتی میشوند. به گفته محسنی، شهریه این دانشجویان بهصورت تصاعدی بالا میرود و بسیاری از دانشجویان افغانستانی در نیمة مسیر تحصیل در پرداخت هزینههای بالای شهریه درمیمانند.
مسؤول انجمن مطالعات افغانستان در دانشگاه فردوسی مشهد میگوید: دانشجویان افغانستانی با استعدادی هستند که به خاطر پرداخت هزینههای بالای شهریه از تحصیل باز میمانند. در بین داوطلبان افغانستانی ورود به دانشگاه که کنکور دادهاند، رتبههای تکرقمی داشتیم که باز هم مجبور به پرداخت شهریه هستند. چند روز پیش یک دانشجوی افغانستانی در دانشگاه شیراز در دوره کارشناسی ارشد قبول شده بود و قصد ترک تحصیل داشت، چون از پس شهریه برنمیآمد.
به گفته او، دولت افغانستان از این دانشجویان حمایت نمیکند چون تمایلی به حمایت از مهاجران ندارد. او درباره مشکلات فرهنگی این دانشجویان یادآور میشود: خیلی از دانشجویان روی موضوعات مربوط به افغانستان مانور نمیدهند اما برخی از آنها هم که میخواهند روی موضوعات مرتبط با افغانستان پژوهش کنند، چنین فضایی به آنها داده نمیشود. البته تعدادی از استادان دلسوز دانشگاه فردوسی پیگیری کردند تا دفتر مطالعات افغانستان در این دانشگاه راهاندازی شود.
وضعیت این دانشجویان بعد از دانشآموختگی چه میشود؟ محسنی پاسخ میدهد: یکی از چالشهای اساسی که دامنگیر دانشجویان و فارغالتحصیلان افغانستانی میشود، بیکاری است. از طرفی، میل به برگشت به کشورشان هم در آنها وجود ندارد زیرا رسانههای ایرانی طوری از وضعیت افغانستان تبلیغ میکنند که مهاجران تمایلی به بازگشت ندارند. هر خبری که از افغانستان پخش میشود، از جنگ و انفجار و کشتار است. رسانههای ما فقط تصاویری از مخروبههای افغانستان را نشان میدهند. به همین دلیل آنها تمایلی به بازگشت ندارند.
او ادامه میدهد: تا سال 91 ماندن دانشآموختگان افغانستانی در ایران بسیار سخت بود زیرا مدارک تحصیلی زمانی به آنها داده میشد که روی گذرنامهشان مهر خروج قطعی میخورد اما سرپرست وقت سرکنسولگری افغانستان در مشهد موضوع را پیگیری کرد و پس از رایزنی با وزارت خارجه 2 کشور، مشکل اقامتی برای دانشجویانی که خانوادهشان اینجا باشند، حل شد. اقامت تحصیلی آنها تبدیل به اقامت اتباع شد اما مشکل بیکاری در بین تحصیلکردههای افغانستانی همچنان وجود دارد چون تمایلی به بازگشت و خدمت در کشورشان ندارند.
بزرگترین خدمت ایران
معمولاً محدودیتهایی برای جذب دانشآموختگان خارجی در مشاغل دولتی و خصوصی در هر کشوری وجود دارد. اما در این بین، کسانی هم پیدا میشوند که به دلیل شهرت و تخصصشان جایی برایشان هست. دکتر احمد شاه فرحت، پزشک افغانستانی مشغول به فعالیت در ایران، یکی از اینهاست. او معتقد است: بزرگترین خدمتی که جمهوری اسلامی ایران برای مردم افغانستان انجام داده، تربیت نیروی متخصص بوده است.
او میگوید: من از مسیر علم به ثروت فکری و مادی رسیدم. گاندی میگوید ما باید علم بیاموزیم چون فقیر هستیم. اگر نفت عربستان قطع شود دیگر چیزی ندارد، در حالی که کشوری همچون ژاپن که 80 درصد زمینهایش غیرقابل کشاورزی است، به دومین اقتصاد برتر دنیا تبدیل شده است چون ژاپن دانشگاه خوب و نیروی متخصص کارآمد دارد.
به گفته دکتر فرحت، سرزمین و قدمت جایی برای افتخار کردن نیست. اگر قرار است کسی پیشرفت کند باید علم بیاموزد و تولید علم کند. او تعریف میکند: زمانی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد به من میگفتند مگر افغانستان ماشین هم دارد، چه رسد به دانشگاه! در حالی که من در دانشگاه کابل درس پزشکی خوانده بودم، تخصصم را در ایران گرفتم و الآن از طرف دانشگاههای آمریکا و سوییس برای سخنرانی دعوت میشوم. من مجبور به ترک وطنم شدم اما فراموش نمیکنم زمانی که از مرز ایران رد شدم، یک پزشک بودم که جز لباس و دانشی که اندوخته بود، چیز دیگری نداشت.
این نخبه افغانستانی میگوید: نباید تصور کرد که تمام افغانیها مقنّی، کارگر، گلدوز یا جاروکش هستند. من فوق تخصص اطفال دارم و استادیار دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستم. یکی از مقالاتم 46 بار به عنوان منبع انتخاب شده است و در بیش از 150 کنگره تخصصی سخنرانی داشتم. با وجود اینکه خارجی هستم اما به عنوان رئیس انجمن متخصصان نوزاد شمال شرق کشور انتخاب شدم و عضو کارگروه سلولهای بنیادین معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران هستم. آنچه برای آدمی ثروت و احترام میآورد، دانش است.
نظر شما